پيام دوستان
+
بايرام يئلي چارداخلاري ييخاندا
*نوروز گولي* قار چيچگي چيخاندا
آغ بولوتلار کوينکلرين سيخاندا
بيزدن ده بير ياد ايليه ن ساغ اولسون
دردلريميز قوي ديکلسون داغ اولسون
*استاد شهـ ـريار*
++++++
اين گل اواخر اسفند و دم دماي بهار در مياد لابلاي برفا توي کوهستان
ما بهش ميگيم *نـوروز گولي* يا همون گل نوروز
که نويد آمدن بهار رو ميده:)

امين يگانه
6:20 عصر
+
نه چندان دلخوري از من
نه چندان دوســتم داري
مرا تاچند ميخواهي بلاتکليف بگذاري
#فاضلنظري
انديشه نگار
4:19 عصر
نه آنقدري
به دوست داشتنم مطمئني
که يک بار برايِ هميشه بخواهي ام
و نه دلش را داري که بگذاري
بروم ..
چند چندي با خودت؟!
دلت کجا مانده که
اينگونه مرا لايِ منگنهِ ” بلاتکليفي “
ميگذاري!؟......مانا باشيد بانوي بزرگوارپارسي@};-
+
همايش پارسي بلاگ طي سالهاي دور از تحريم @};- :) @};- کسي از اشخاص داخل عکس اينجا هست ؟ :)





انديشه نگار
4:8 عصر
من و عکس گذاشتن يهويي :D زمان برگزاري همايش من وبلاگ داشتم اما بيشتر توي پرشين بلاگ فعال بودم و سالها خبر از تالار گفتگوي پارسي بلاگ نداشتم :)
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} همچنين شما هم سالم باشيد @};- اينها همان قديمي هايي هستند که اکنون اينجا نيستند ، بنظرم بيشتر اهل تهران باشند و مناطق نزديک به تهران و احتمالا بيشترشان زياد هم اينجا ادامه ندادند .
عارفانه هاي يک دوست
ديروز 9:27 عصر
+
طناب بي دار
دود تلخ سيگار ، تيره کرده ديوار
کودکاني بيمار ، رفته رنگ از رخسار
چهره ها افسرده ، خنده سرد و مرده
اعتياد از خانه ، روشني را برده
مي خرامد چون مار ، در نفسهاي هر بار
حلقه هايي از دود ، چون طناب بي دار
خالي و بي فرياد ، در گذر با هر باد
مردن تدريجي ، سرگذشت معتاد
عشق هر دردانه ، حرم امن خانه
در فضايي مسموم ، امنيت بيگانه
اي که خود آزاري ، دود هر سيگاري
افکني در خلقت ، چون طناب داري
آه
mariii
03/12/19

آه از اين بيماري ، مردن تکراري ، همنفس با هر دم ، توي رگها جاري . مردمان هشيار ، زين حديث تکرار ، از ته دل دارند ، نفرتي از سيگار ... اين ترانه را آهنگ ساخته ام و چند سال قبل در وزارت ارشاد به تصويب رسيده است .
يادم هست يک بار که براي صرفه جويي در آب بود يا مطلب ديگري بارها با دفتر معاون صدا و سيما ارتباط گرفتم و البته نامه اي هم در آن مورد نوشته بودم تا آخر يکي از منشي هاي دفتر گفت آقاي راوندي اينها معلوم نيست دارند چکار ميکنند انگار ميخواهند مملکت را بر باد فنا بدهند و فرار کنند شما اينها رو ول کن و برو دنبال زندگي خودت .
+
اين فيد را ميزنم. در تاريخ 1400/1/26 بعد از اولين افطاري که در ماه رمضان خوردم.توي جايي که براي اولين بار دست به قلم که نه به کيبرد بردم. توي جايي که لذت بخش ترين ماه رمضون هاي مجازي زندگيم رو با واقعي ترين آدم هاي مجازي زندگيم صحبت مي کردم. هم توي عمومي و هم براي من نوجوون اون روزا يکم توي خصوصي. تو مُردي پارسي بلاگ و هيچ اميدي به احيايِ تو با آدماي قديمي نيست! ولي هنوزم خيلي دلم برات تنگ ميشه.
هما بانو
03/12/19
+
جاي تمام کاربر هايي که نيستند خالي !
دلم براشون خيلي تنگ شده
حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد
ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم
خيلي از خاطرات برام زنده شده
خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي
با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم
حيف شد.
کاش نميرفتن.
هما بانو
03/12/19
+
عشق فقط عشقِ فاضل نظري اونجا که ميگه :
*به جاي سرزنش من به او نگاه کنيد
دليل سر به هوا بودن زمين ماه است... *
انديشه نگار
03/12/19
درودتان باد ومانا باشيد بانوي خوش سخن پارسي@};- به قول عسگري: با من برنو به دوش ياغي مشروطه خواه
عشق کاري کرده که تبريز مي سوزد در آه، بعدها تاريخ مي گويد که چشمانت چه کرد؟
با من تنها تر از ستارخان بي سپاه.
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} درود بر شما و متنهاي زيبايي که کامنت ميکنيد جاي بسي دلگرمي بنده هست ممنون از حضور گرمتون
+
در اين خاک زر خيز ايران زمين
نبودند جز مردمي پاک دين
همه دينشان مردي و داد بود
وزآن کشور آزاد و آباد بود
فردوسي
هما بانو
03/12/18
+
سلام ارض ادب ... خيلي معذرت ميخوام ببخشد روم سياه خيلي خيلي ببخشيد من شرمندم اين حرفا ميزنم معذرت ميخوام روم به ديوار ببخشيد خيلي معذرت ميخوام شرمنده گلاب به روتون دور از جون ببخشيد خيلي معذرت ميخوام اين حرفا ميزنم.... شما خواب و زندگي نداري؟ :D
*ترخون بانو*
03/12/18