پيام
+
"تـــ..ــو" در سيــنــه اتـــ پـــــــنهانــ کــــرديو..
مـــــن لا بـــه لاي ِايــــن غـــــــرورِ لـعـنـــتي
*
*
*هـــمـــين دوســـتــتـــ دارمـــ هــــاي ِســـــادهـ را*
س ب ح ا ن

* نهانخانه جان*
93/4/23
سبحان.
س ب ح ا ن
سبحان.
http://1doost.com/Files/Pictures/1392/09/03/1385267421.jpg
عرشيا تکN
تصوير اول اشتباهه/در سينه ات به چه دليل؟:دي
.:راشد خدايي:.
کلام الليل يمحوه النهار
سبحان.
ممنونم سرکار هفت آسمان.. لطف کرديد به هر حال../ نظر شما اشتباهه..@3N Rocket
سبحان.
جناب راشد ترجمه ميفرماييد؟؟..
عرشيا تکN
شما مياي ميگي من به خاطر غرور در سينه ام پنهان کردم و تو در سينه ات پنهان کردي:-/ به نظرت درسته؟
.:راشد خدايي:.
گفتم اي جان وعده دوشين خود را کن وفا// گفت نشنيدي کلام *الليل يمحوه النهار*؟
سبحان.
اوهوم درسته.. به نظر شما اشتباهه؟@3N Rocket
.:راشد خدايي:.
سخن شب، تا ظهر از بين ميرود.
سبحان.
شعره زيبايي هستش جناب راشد.. خوش سليقه اينااا.. ب کسي نگو فقط پسرر..
عرشيا تکN
بله تصوير اول ناقصه.من انتظار دارم که بگي چرا اون در سينه اش پنهان کرده.شما دليل خودت را گفتي ولي دليل اون را نه
سبحان.
خب ببين دوست گرامي!.. اين يه فيد عاشقانس.. و قرار نيس با دقت هاي فلسفي بررسي بشه.. خب من اگه به خاطر غرورم به اون نگفتم دوستت دارم.. اون هم اين واژه رو ميتونه به هزار دليل توي سينش از من پنهان کنه.. مثلا عزت نفسش.. يا به خاطر دختر بودنش.. يا حتي همين غرورش.. هزار وجه ديگه هم ميشه براش تصور کرد.. اوکي؟..@3N Rocket
عرشيا تکN
اينقدر الکي نقد نوشته را از سرت باز نکن:)/پس ميتوني يک جوري بگي که اون به دليلي که نميداني نگفت.ياهرچيز ديگه.من وقتي نوشته را خوندم احساس کردم جاي يک چيزي خاليه.من کتاب نقد و اينجور چيزها زياد ميخونم و توي جلسات نقد کتاب هم زياد شرکت ميکنم .دبه اي حرف نميزنم مطمئن باش
سبحان.
من متوجه انتقادتون شدم.. و ميبينيد که دارم بهتون پاسخ ميدم همبلاگي.. امّا نقدتون خيلي وارد نيست.. و تا همون حدي که وارده من بهتون پاسخ دادم.. اگه پيشنهادي براش داريد بفرماييد.. استفاده ميکنيم..
عرشيا تکN
اگه من بگم که ميشه نوشته من:)کارتون عيب داره عيبشو برطرف کنيد/فقط اين را نفهميدم(اما نقدتون خيلي وارد نيست)
سبحان.
شما ک تو جلسات نقد شرکت ميکنيد.. بهتون ياد ندادن که نقد بايد بر اساس مباني تخصصي صورت بگيره و اساسا هر نقدي بايد پيشنهادي را هم به دنبال داشته باشه؟؟؟.. هوووم؟؟.. اينا رو نگفتن بهتون يني؟؟.. نقد صرف که به درد نميخوره.. يني کار ساز نيستش ک.. بايد به همراه يه پيشنهادي هم باشه.. وگرنه اگه فقط نقد خالي باشه.. بهتره بيان هم نشه...
عرشيا تکN
من پيشنهاد هم دادم.گفتم به طرزي بگيد که اون به دليلي که شما نميدونيد چيه در سينه اش پنهان ميکرد
سبحان.
اين پيشنهاد بود يني؟؟.. :D ../ ميخواي بيخيال شي.؟؟.. من ميدونم اون چرا تو سينش پنهان ميکرد.. ولي اينجا ک نميشه گفت پسررر..
عرشيا تکN
ميخوايد بشينم براتون غزل بگم؟:-| /من نه خوشم مياد کسي برام پيشنهاد بده که به جاي فلان جمله ام چي بزرام و نه براي کسي همچين کاري ميکنم
سبحان.
هر چه را براي خودت نميپسندي براي ديگران هم مپسند.. انتقادات صد من يه غازتون رو بذاريد گوشه ي دلتون بمونن دوست گرامي.
عرشيا تکN
اين حرف هاي شمارا که ميخونم ياد حرف هايي که در دلم موقعي که در بچگي به نوشته هايم انتقاد ميکردند ميگفتم، ميافتم
عرشيا تکN
اينقدر از تو خودت را نخور:) من را وقتي نقد ميکنند هيچ چيز به من نميزارند.يعني گند ميزنند توي کارم و من هم ميپذيرم/هرچند حق با اونا نباشه/رفتارت بچگانه است.خدافظ
سبحان.
شما مجبور نيستي اين رفتار بچه گونه رو تحمل کني دوست گرامي..
عرشيا تکN
فقط ميتونم بگم.خدا هدايتت کنه منکه نتونستم:)
سبحان.
همينم نبايد بگي پسرر..
عرشيا تکN
پس خدا نکشتت پسر:)
* نهانخانه جان*
جوهر قلمتون انگار رنگش عوض شده !!! دوست داشتن اتفاق ساده اي نيست ... عکس فيد هم اگه نوشته ها رو نداشت بهتر بود ...
سبحان.
نه همبلاگي گرامي!.. قلم همون قلم.. نويسنده همون نويسنده.. و مخاطب همون مخاطب.. فقط گاهي.. قلم از ميان انگشتانم افسار ميبُرد و خودش روي سطرهاي سفيد قدم برميدارد.. و مرا مجبور به تماشاي اين پياده روي اش ميکند..
* نهانخانه جان*
بله آقا سبحان من که نگفتم خود قلم يا نويسنده يا مخاطب که !!! گفتم جوهر قلم !!!آره پياده روي هم تعبير خوبيه !